زیاده سر. [ دَ
/ دِ س َ ] (ص مرکب ) کنایه از کسی است که زیاده بر حالت خود معتقد خود باشد و کاری و مهمی را که از عهده ٔ آن برنتواند آمد پیش گیردو به انجام نرساند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). کسی که از اندازه ٔ خود پا بیرون نهد و بیشتر معتقد خود باشد. (فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ) (از غیاث ). سرکش و مغرور و خودپسند. (غیاث ) (ناظم الاطباء)
: چه شد ار دشمنت زیاده سر است
ذوالفقار تو هم دو سر دارد.
اشرف (از آنندراج ).
رجوع به ماده ٔ بعد شود.