اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زیان

نویسه گردانی: ZYAN
زیان . (اِمص ) زندگانی کردن . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). زیستن . (ناظم الاطباء). || (نف ) زینده و زندگانی کننده . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (از فرهنگ رشیدی ) (از فرهنگ فارسی معین ). زیست کننده . (ناظم الاطباء). اسم فاعل از زیستن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : زردشت را گفتند جانور چند نوع است ؟... گفت : «زیانی گویا و زیانی گویامیرا و زیانی میرا». رجوع شود به قابوسنامه به اهتمام نفیسی ص 71 با مقابله ٔ عبارتی از قابوسنامه بقلم نگارنده ... (حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به مجله ٔ یغما سال اول شماره ٔ 4 صص 180 - 185 شود. || زندگی دهنده . (فرهنگ رشیدی ). به همه ٔ معانی رجوع به ترکیبهای این کلمه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
زیان مند. [ م َ ] (ص مرکب ) مضر. مقابل سودمند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : دیگری ، بعد از وفات او، به خوابش دید. گفت خدای با تو چه کرد؟ گفت...
زیان مندی . [ م َ ] (حامص مرکب ) ضرر. مضرت . مقابل سودمندی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ قبل و دیگر ترکیبهای زیان شود.
زیان کرده . [ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خاسر. متضرر. مغبون . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.
زیان دیده . [ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) زیان زده . زیان کشیده . مغبون . خاسر. متضرر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
زیان رسان . [ رَ / رِ ] (نف مرکب )زیان رساننده . آسیب و خسارت واردآورنده : ز اقبال تو سنگسار گرددچون پیل زیان رسان کعبه . خاقانی .رجوع به زی...
زیان زدگی . [ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) غبن . ضرر. تضرر. حالت زیان زده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
زیان آوری . [ وَ ] (حامص مرکب ) خسارت و آسیب و ضرر و مضرت . (ناظم الاطباء). زیان آوردن . رجوع به همین کلمه و زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.
سود و زیان . [دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نفع و ضرر : تکاپوی مردم بسود و زیان بتا و مدو ۞ هر سویی تازیان . ابوشکور.بدو شاد شد کشور خوزیان پر از...
زیان کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ضرر کردن . خسارت کشیدن . (از ناظم الاطباء). متضرر شدن . ضرر دیدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : زیان کردند خصم...
زیان رسیده . [ رَ/ رِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ضررکرده و خسارت کشیده و مغبون . (ناظم الاطباء) : کاروان زده و کشتی شکسته و مرد زیان رسیده را تفقد...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.