اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زیان افتادن

نویسه گردانی: ZYAN ʼFTADN
زیان افتادن . [ اُ دَ ] (مص مرکب ) آسیب رسیدن . به گزند و ضرر دوچار شدن :
شور عشق تو در جهان افتاد
بی دلان را بجان زیان افتاد.

خاقانی .


مایه ٔ سلوت به غربت شد ز دست
دل زیان افتاد و محنت سود بس .

خاقانی .


ملرز از بیم جان خسرو اگر از عشق می لافی
که باشد سهل عاشق را اگر جانی زیان افتد.

میرخسرو (از آنندراج ).


رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.