زیان مند
نویسه گردانی:
ZYAN MND
زیان مند. [ م َ ] (ص مرکب ) مضر. مقابل سودمند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : دیگری ، بعد از وفات او، به خوابش دید. گفت خدای با تو چه کرد؟ گفت : رحمت کرد و عنایت نمود در حق من ولکن اشارت این قوم مرا عظیم زیان مند بود یعنی انگشت نمای بودم میان اهل دین . (تذکرةالاولیاء عطار). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.