اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زیب یافتن

نویسه گردانی: ZYB YAFTN
زیب یافتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) آرایش و جمال و زیبایی و لطافت یافتن :
ای یافته به تیغ و بیان تو
زیب و جمال معرکه و منبر.

ناصرخسرو.


رحوع به زیب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.