گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زیست نویسه گردانی: ZYST زیست . (اِخ ) ۞ شهری در هلند که در ایالت «اوترک » ۞ و بر کنار دلتای رود رن واقع است و 50000 تن سکنه دارد. (از لاروس ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی زیست سنجی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. فراخ زیست فراخ زیست . [ ف َ ] (ص مرکب ) آن که در نعمت و راحت بود: رجل راخ ؛ مرد فراخ زیست . (منتهی الارب ). زیست بیزش روشی است برای کنترل آلودگی که در آن مواد آلاینده پس از مهاربه وسیله اندامگان زنده تجزیه میشوند، زیست صافی گری، زیست تصفیه، زیست غربال گری، (به انگ... زیست سنجشی دستگاهی که می تواند داده های زیستی مانند اثرانگشت را شناسایی کند. زیست شناسی یستشناسی از علوم طبیعی و دانش مربوط به مطالعه جانداران زنده است. این دانش به بررسی ویژگیها و رفتار سازوارهها، چگونگی پیدایش گونهها و افراد، و نیز ... زیست شناسی زیست شناسی .[ ش ِ ] (حامص مرکب ) ۞ شناخت حیات . (فرهنگ فارسی معین ). معرفةالحیات . علم الحیوة. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). دانشی که درباره ٔ ... زیست کردن زیست کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زنده بودن . زیستن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زیستن شود. زیست شناختی مربوط به زیست شناسی زیست فراهمی زیسترسی . فراهمی زیستی. برابر با درصد یا بخشی از یک دوز دارو میباشد که به گردش خون سیستمیک میرسد. فرض میشود،داروهایی که به روش تزریقی (وریدی، عضل... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود