زین الدین
نویسه گردانی:
ZYN ʼLDYN
زین الدین . [زَ نُدْ دی ] (اِخ ) خوافی خراسانی . از اکابر مشایخ سلسله ٔ سهروردیه است . وی مرید شیخ عبدالرحمن نظری بوده و او مرید شیخ جمال الدین و او مرید شیخ حسام الدین و او مرید شیخ عبدالصمد و او مرید شیخ نجیب الدین علی سرخسی و... و بچند واسط به شیخ معروف کرخی بواب و مرید حضرت امام همام علی بن موسی الرضا منتهی میشود. وفات شیخ در دوم شوال سنه ٔ 833 هَ . ق . بود. (از ریاض العارفین ص 82). رجوع به مجالس النفائس ص 183 و 202 و فهرست کتابخانه ٔ مدرسه ٔ عالی سپهسالار ج 2 ص 581 و ازسعدی تا جامی 347 و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 587 و ج 4 ص 12، 13، 48، 61، 103، 334، 347، 356 و 360 شود.
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالسلام . او پس از فرار عزالدین عبدالعزیز (پسر اولجایتو) از طرف ایلخان مغول به حکومت فارس رسید و ...
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) علی نقی کمره ای . متولد به سال 958 و متوفی به سال 1060 هَ . ق . از علمای امامیه ٔ قرن دهم و یازدهم هجری ...
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) عمربن سهلان ساوی . مؤلف کتاب بصائر نصیریه است که بنام نصیرالدین ابوالقاسم محمودبن ابی توبه ٔ مروزی وزی...
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) قاسم بن قطلوبغا. متوفی به سال 879 هَ . ق . او راست : تقویم اللسان (در نحو). (از فهرست کتابخانه ٔ مدرسه ٔ عال...
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) قرجه . رجوع به ذوالقدر زین الدین ... و ذوالقدریه شود.
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) مجدالملک . نواده ٔ قاضی القضاة تاج الدین علی بن عبدالرزاق است . او ترک قضا کرد و در خدمت خوارزمشاه به شغل و...
زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن شمس الدین ابی بکر رازی حنفی . از علمای قرن هشتم هجری است . او راست : مختار الصحاح (مختصر صحاح اللغة...
زین الدین . [ زَ نُدْدی ] (اِخ ) نسوی . از محققین ... شهر نساست و آن از توابع دشت خاوران خراسان است و شیخ زین الدین نسوی از اعاظم فضلا و عر...
زین الدین آمدی . [ زَ نُدْ دی ن ِ م ِ ] (اِخ ) علی بن احمدبن یوسف بن خضر آمِدی . رجوع به علی آمِدی شود.
قاضی زین الدین . [ زَ نُدْ دی ] (اِخ ) علی . قدوه ٔ اشراف علماء عرب و جامع اصناف فضل و ادب است . او به کمال امانت و دیانت موصوف و به غایت...