زین العابدین
نویسه گردانی:
ZYN ʼLʽABDYN
زین العابدین . [ زَ نُل ْ ب ِ ] (اِخ ) علی بن زین الدین محمود. او مدتی در معظمات مهمات دیوانی مدخل داشت و در اوایل حال به وزارت امیر محمد برندق برلاس قیام می نمود آنگاه منصب وزارت خاصه یافت . هنگامی که نظام الملک به وزارت رسید او را از آن شغل معزول گردانید. پس از کشته شدن نظام الملک در سنه ٔ 903 هَ . ق . بار دیگر منصب وزارت به سیدزین العابدین تفویض شد ولی وی استعفا نموده مهم بر آن قرار گرفت که وزراء بی استصواب سید به فیصل مهام دیوانی نپردازند و فرامین را مادام که به توقیع او نرسد به مهر بزرگ همایون نرسانند. آنگاه سیدزین العابدین بیش از پیش اعتبار یافته بر جمیع امراء مقدم می نشست . پس از فوت خاقان منصور سلطان حسین سلطان بدیعالزمان میرزا نیز او را موردالتفات قرار داد و به قبول منصب وزارت تکلیف نمود اما سید در هیچ مهمی دخالت ننمود و چون محمدخان شیبانی به خراسان تاخت سید فرار کرد و در اثنای گریز بدست اوزبکان کشته شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 331).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
جامع زین العابدین . [ م ِ ع ِ زَ نُل ْ ب ِ ] (اِخ ) مسجدی است که درمیدان زین العابدین قرار گرفته است . مطابق بعض روایات سر زیدبن علی بن الح...
امام زین العابدین . [ اِ زَ نُل ْ ب ِ ] (اِخ ) لقب علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام امام چهارم شیعه ٔامامیه ٔ اثناعشری . رجوع به ...
گور زین العابدین خیل . [ رِ زِ نَل ْ ب ِ خ ِ ] (اِخ ) گرزالدین خیل . یکی از دهات سوادکوه مازندران . (از مازندران و استرآباد رابینو ص 115 و ترجمه ٔ...