زینت گرفتن . [ ن َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) آرایش یافتن . آراسته و پیراسته شدن
: وین خاک خشک زشت بدو گیرد
چندین هزار زینت و زیب و فر.
ناصرخسرو.
ز نوبهار جهان زینت تمام گرفت
شکوفه روی زمین را به سیم خام گرفت .
صائب (از آنندراج ).
رجوع به زینت و دیگر ترکیب های آن شود.