اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زینهار پذیرفتن

نویسه گردانی: ZYNHAR PḎYRFTN
زینهار پذیرفتن . [ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) قبول کردن امان و پناهندگی کسی را :
زواره بدو گفت کای نامدار
نبایست پذیرفت از او زینهار.

فردوسی .


پذیرفتم این زینهار ترا
سپهر ترا شهریار ترا.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.