اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سابغة

نویسه گردانی: SABḠ
سابغة. [ ب ِ غ َ ] (ع ص ) تأنیث سابغ. رجوع به سابغ شود. || زره فراخ . (صحاح ) (منتهی الارب ) (ترجمه ٔ صحاح ). زره تمام . (ترجمان القرآن ) :
و سابغة تغشی البنان کانها
أضاة بضحضاح من الماء ظاهر.

(تاج العروس ).


|| مطرة سابغة؛ باران دراز و ممتد. (تاج العروس ) (منتهی الارب ) (شرح قاموس ). || لثة سابغة؛ بن دندان زشت . (منتهی الارب ) (قطر المحیط). و این معنی مجازی است . (تاج العروس ). گوشت بن دندانی است زشت . (شرح قاموس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.