اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساسان

نویسه گردانی: SASAN
ساسان . (اِخ ) ابن دارا (ساسان دوم ) بروایت فردوسی در شاهنامه فرزند دارا آخرین پادشاه کیانی است که بعد از پدر به هند گریخت . فردوسی گوید:
چو دارا به رزم اندرون کشته شد
همه دوده را روز برگشته شد
پسر بد مر او را یکی شادکام
خردمند وجنگی و ساسان به نام
پدر را بدانگونه چون کشته دید
سر بخت ایرانیان گشته دید
از آن لشکر روم بگریخت اوی
به دام بلا برنیاویخت اوی
به هندوستان در، بزاری بمرد
ز ساسان یکی کودکی ماندخرد
برین هم نشان تا چهارم پسر
همی نام ساسانش کردی پدر
شبانان بدندی و گر ساربان
همه ساله با درد و رنج گران .

(شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 1923).


یک بار دیگر در شاهنامه هنگام گفتگوی خسرو پرویز با بهرام چوبین نام این ساسان بمیان می آید:
ورا گفت خسرو چو دارا بمرد
نه تاج بزرگی به ساسان سپرد؟

(شاهنامه ٔ چ بروخیم ج 9 ص 2701).


رجوع به ساسان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ساسان . (اِخ ) ابن ساسان (ساسان سوم ) به روایت فردوسی در شاهنامه ، فرزند ساسان بن بهمن بن اسفندیار است . فردوسی گوید: چون بهمن همای را ولی...
ساسان . (اِخ ) ابن فشافشاه بن جوهر شهریار فارس بن ساسان بن بهمن . مؤلف فارسنامه (ابن بلخی ) نام وی را در سلسله ٔ نسب بیست و پنجمین پادشاه...
ساس در اوستایی به این معنی هاست: 1ـ آوازه، شهرت. 2ـ دوستی، محبت، علاقه. 3ـ فرمانروایی، ریاست، حکومت، حاکمیت. و از ساس، ساسته sāsta ساخته شده با این مع...
آل ساسان . [ ل ِ ] (اِخ ) ساسانیان . بنی ساسان . نام سلسله ای از پادشاهان ایران پس از اشکانیان منسوب به اسم جدّ مؤسس این پادشاهی ، اردشیر ب...
ساسان سرا. [ س َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش ، واقع در4هزارگزی خاور رضوانده ، کنار راه آهن پونل به کپورچ...
پور ساسان . [ رِ ] (اِخ ) پسر ساسان بن ساسان و پدر اردشیر بابکان : ببابک چنین گفت از آن پس جوان که من پور ساسانم ای پهلوان .فردوسی .
ساسان کرد. [ ن ِ ک ُ ] (اِخ ) لقب ساسان بن بهمن است . (شرح مقامات حریری مطرزی چ سنگی 1273 ص 39 بنقل دکتر معین در حاشیه ٔ برهان ). رجوع ب...
ساسان آباد. (اِخ ) نام قدیمی سبزوار بزعم مؤلف تاریخ بیهق ، و آن منسوب به ساسان بن بهمن است . در تاریخ بیهق آمده : چون ساسان دید که پدر...
ساسان الاصغر. [ نُل ْ اَ غ َ ] (اِخ ) لقبی است که مورخان اسلامی به ساسان پدر بابک پدر اردشیر بابکان داده اند ساسان الاصغربن بابک بن مهرمس ...
ساسان قاریز. (اِخ ) معرب ساسان کاریز، دیهی در بیهق ، و آن را در قرن ششم ساسقاریز می نوشتند. و در این عصر نام یکی از کاریزهای مغیثه از تواب...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.