گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ساعت نویسه گردانی: SAʽT ساعت . [ ع َ ] (ع اِ) ۞ (گل ...) گلی است از تیره ٔ گل آویز ۞ و علت تسمیه ٔ آن این است که پرچمهای آن شبیه عقربک ساعت است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی ساعت نجومی ساعت نجومی . [ ع َ ت ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دو نیم گهری . (غیاث ) (آنندراج ). در التفهیم ابوریحان بیرونی آمده : ساعتها دو گونه اند: یکی... ساعت مستوی ساعت مستوی . [ ع َ ت ِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعت مستویه . مداری است که در آن از فلک پانزده درجه دور زند. (مفاتیح ). ساعت راست ... ساعت معتدل ساعت معتدل . [ ع َ ت ِ م ُ ت َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعت اعتدالی . ساعت معدل . رجوع به ساعت مستوی شود. زجاجه ٔ ساعت زجاجه ٔ ساعت . [ زُج ْ جا ج َ / ج ِ ی ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) در اصطلاح طبیعی دانان ، قطعه ای است گرد برای سنجیدن برخی از مواد شیمیایی... ساعت آفتابی ساعت آفتابی . [ ع َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ اسبابی که با آن به کمک سایه وقت را اندازه توان گرفت . ساعت ظلی . ساعت شمسی . ساعت ... ساعت رومیزی ساعت رومیزی . [ع َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتی که آن را روی میز یا طاقچه ای نهند. ساعت طاقچه ای . ساعت روبخاری . ساعت دیواری ساعت دیواری . [ ع َ ت ِ دی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ ساعت دیوارکوب . ساعت لنگرداری که آن را بدیوار آویزند و آن رقاصکی دارد. ساعت رقاصک د... ساعت زمانیه ساعت زمانیه . [ ع َ ت ِ زَ ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ساعت زمانی و ساعت نجومی شود. ساعت ظهرکوک ساعت ظهرکوک . [ ع َ ت ِ ظُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتی که در آن نیمروز و نیمشب مبداء (ساعت 12) را نشان دهد و هر وقت و ساعتی نسبت بدان ب... پاد ساعت گرد پاد ساعت گرد. ( گَ ) جهت گردشی را گویند که مخالفِ جهتِ گردش عقربۀ ساعت است، جهتی که انگشتان دست راست انسان، در حالتی که شست این دست در جهت بالا است، ب... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۷ ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. محمد علی پدرام ۱۳۹۵/۱۱/۰۴ 0 0 تبادرود فراوان اگر خواسته باشیم به معنی واژه ساعت از ریشه پی برده باشیم پیش از زبان عربی باید به ریشه واصل شکل آن در فارسی پی برد ، زیرا بر گرفته ازواژه ی (سایه) در فارسی است . در گذشته یک پاره چوب را در زمین قرار می دادند ودور آن را دایره ای شاید دوازده قسمتی می کشیدند وبا گردش خورشید سایه در هریک از 12 بخش آن قرار می گرفت همان شماره ساعت آن لحظه حساب میشد . ولی این اندازه گیری در روز دقت داشت وهنگامی که خورشید در غروب پایین می رفت دیگر ساعت از کار می افتاد واوقات بیش از نور وپس از نور را زیر سرون ( زیرسایه ران ) می رگفتند که اکنون در گویش کردی ولری موجود است . در زبان لری که خود بازمانده ازپهلوی است به ساعت (سات) می گویند وسا در زبان لری به معنی سایه است . برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود