ساعت ماسه ای . [ ع َ ت ِ س َ
/ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )
۞ اسبابی که در آن به کمک ماسه ٔ نرم وقت را اندازه توان گرفت . و آن دو شیشه ٔ گلابی شکل چسبیده بهم بود که میان آن دو، راه باریکی بود و در یکی از آن دو، ریگ یا ماسه (یا یک ماده ٔ رقیق )
۞ میریختند و در مدت
24 ساعت یا یک ساعت ریگها از سوراخ میانی بتدریج از قسمت بالابپائین میریخت و در مدت معین قسمت بالای شیشه خالی میشد آنگاه شیشه را وارونه میکردند. بعدها این ظرف راتکمیل کردند و مدرج ساختند بطوری که پرشدن ظرف تا حد هر ساعت را نشان دهد. رجوع به مقاله ٔ «ساعت » ترجمه ٔ حسین پژمان مجله ٔ ارمغان سال هشتم شماره ٔ
2 و
3 اردیبهشت و خرداد
1306 ص
122 شود. ساعت ماسه ای گویا دریونان و رم قدیم بقدر ساعت آبی رواج نداشته ولی برعکس در قرون وسطی بسیار معمول بوده است و آن معمولاً برای تعیین مدتی کوتاه مثلاً ربع ساعت یا نیم ساعت یا یک ساعت و بندرت برای مدتی افزون تر ساخته میشد و گاهی از آن برای تعیین مدت نطق ناطقان استفاده میکردند و در این اواخر در بعضی کشورها آن را برای نگاه داشتن وقت مکالمات تلفنی بکار میبردند. ساعت رملی . ساعت ریگی . ساعت سنگی . ساعت شنی . شیشه ٔ ساعت
: از صحبت همدمان این دور خلاف
گویم سخنی اگر نگیری به گزاف
چون شیشه ٔ ساعت است پیوسته بهم
دلها همه پر غبار و روها
۞ همه صاف .
خاقانی .
غم عالم فراوان است و من یک غنچه دل دارم
چسان در شیشه ٔ ساعت کنم ریگ بیابان را؟
صائب تبریزی .
مشتی ز خاکپای تو یابند اگر دو چشم
عمری بهم چو شیشه ٔ ساعت بهم دهند.
یحیی کاشی .
کاین جهان همچو شیشه ٔ ساعت
ساعتی زیر و ساعتی زبر است .
بدخشی (از تذکره ٔ صبح گلشن ص 56).