اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساغر بوئیدن

نویسه گردانی: SAḠR BWʼYDN
ساغر بوئیدن . [ غ َدَ ] (مص مرکب ) ساغر پیمودن . ساغر زدن :
نگشاید دلم چوغنچه اگر
ساغر لاله گون نبوید باز.

حافظ (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.