اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساق حر

نویسه گردانی: SAQ ḤR
ساق حر. [ ق ِ ح ُرر ] (اِ مرکب ) قمری نر. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). نر از فاخته هاست بواسطه ٔ آنکه حکایت صدای او ساق حر است . (شرح قاموس ). فاخته ٔ نر. (ناظم الاطباء). ذکر القماری . (قطر المحیط). || قمری بچه . (دهار). || کبوتر است و حِرّ فرخ اوست . (شرح قاموس ). کبوتر است و بچه ٔ آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کبوتر نر. (دهار) (مهذب الاسماء). || وَرَشان و آن مرغی است مانند کبوتر و وحشی است . حَیْذَوان یا حَیذُوان .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.