اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سال و ماه

نویسه گردانی: SAL W MAH
سال و ماه . [ ل ُ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) سال تا سال . همواره . همیشه :
همی حسد کنم و سال و ماه رشک برم
بمرگ بوالمثل و مرگ شاکر جلاب .

ابوطاهر خسروانی .


همه کبر و لافی بدست تهی
به نان کسان زنده ای سال و ماه .

معروفی .


گفتم زمانه خاضع او باد سال و ماه
گفتا خدای ناصر او باد جاودان .

فرخی .


سپید آمدی سنگ او سال و ماه
جز اندر زمستان که بودی سیاه .

اسدی .


او میر نیکوان جهان است و نیکویی
تاج است سال و ماه مر او راو گرزن است .

یوسف غروضی .


رجوع به سال و مه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.