اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سال و مه

نویسه گردانی: SAL W MH
سال و مه . [ل ُ م َه ْ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) همیشه :
گوش تو سال و مه سرود و سرود
نشنوی نوبه ٔ خروشان را.

رودکی .


شاد باش و دو چشم دشمن تو
سال و مه از گریستن چو وننگ .

فرخی (دیوان ص 211).


|| (اِ مرکب ) مجازاً بمعنی عمر و روزگار :
کیل زیان سال ومهت بوده گیر
این مه و این سال بپیموده گیر.

نظامی .


سنجر غم دل چند خوری هیچ نمانده ست
تا چند به ماتم گذرد سال و مه تو.

سنجر کاشی (از آنندراج ).


|| تاریخ . || حساب سال و ماه نگاه داشتن و آن را روزمه نیز گویند و تاریخ و توریخ مأخذش از این لفظ فارسی بوده و آن را روزمه نیز گفته اند. (آنندراج ) ۞ . رجوع به سال مه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
سالومه . [ ل ُ م ِ ] (اِخ ) ۞ ملکه یهود دختر هرود فیلیپ ۞ و هرودیاد ۞ بوسیله ٔ حیله و مکر عمویش هرودیا انتیپاس ۞ سرِ ژان باپتیست ۞ مق...
سالومه . [ ل ُ م ِ ] (اِخ ) مرقس 15: زوجه ٔ زبدی و مادر یعقوب کبیر و یوحنای انجیلی بود. قول صحیح آنکه خاله مسیح (یوئیل 19، 25) و از تابعین ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.