اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سان دیدن

نویسه گردانی: SAN DYDN
سان دیدن . [ دی دَ ] (مص مرکب ) سپاه را از نظر گذراندن .دیدن سپاه . دیدن لشکر را با ساز و برگ :
دید چندانی که سان لشکر افلاک را
بر منجم طالع خصمش نشد هرگز عیان .

شفیع اثر (از آنندراج ).


رجوع به سان و سان دادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.