گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سایه برفکندن نویسه گردانی: SAYH BRFKNDN سایه برفکندن . [ ی َ / ی ِ ب َ ف َ /ف ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عنایت کردن . تفقد کردن . التفات نمودن : تو همایی و من خسته ٔ بیچاره گداپادشاهی کنم ار سایه بمن برفکنی . سعدی (طیبات ).رجوع به سایه برافکندن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود