گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سایه زده نویسه گردانی: SAYH ZDH سایه زده . [ ی َ / ی ِ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) بمعنی سایه دار وآن کسی باشد که او را جن گرفته باشد. (برهان ). آنکه آسیب دیو و پری داشته باشد. (آنندراج ) : بسکه زمین شد ز علم سایه دارماند چو سایه زدگان بی قرار.میرخسرو (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. ناشناس ۱۳۹۹/۰۸/۱۵ 0 0 عالی بود برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود