سباق
نویسه گردانی:
SBAQ
سباق . [ س َب ْ با ] (ع ص ) سبقت گیرنده . (اقرب الموارد): هو سباق غایات ؛ او فراهم آورنده ٔ نیزه های سبقت است یعنی بر دیگری سبقت گیرنده است . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). حائز قصبات السبق فی الفضائل و المناقب و المآثر. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۹ ثانیه
صباغ الارض . [ ص َب ْ با غُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) کنایت از آفتابست چرا که جمادات و نباتات و حیوانات را رنگ از تأثیر آفتاب میرسد. (غیاث اللغا...
صباغ تنگار. [ ص َب ْ با غ ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایت از ماه است که قمر باشد. (برهان قاطع).
صباغ جواهر. [ ص َب ْ با غ ِ ج َ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) کنایت از آفتاب عالمتاب است . (برهان قاطع).
صباغ اثمار. [ ص َب ْ با غ ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایت از ماه است .