اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سبز گندم گون

نویسه گردانی: SBZ GNDM GWN
سبز گندم گون . [ س َ زِ گ َ دُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از معشوق سبزرنگ . (آنندراج ) :
ز جا برخیزم و در جستجوی او بجان افتم
پی آن سبز گندم گون چو مور ناتوان افتم .

ملا مفیدی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.