اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سبز میدان

نویسه گردانی: SBZ MYDʼN
سبز میدان . [ س َ م َ / م ِ ] (اِمرکب ) کنایه از آسمان . (ناظم الاطباء) (استینگاس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
سبزمیدان . [ س َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گتوند بخش گتوند شهرستان شوشتر واقع در 23 هزارگزی جنوب گتوند و 2 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ دزفو...
سبزمیدان . [س َ م ِ ] (اِخ ) نام محله ای است از محلات ساری . رجوع به فهرست سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو شود.
سبزمیدان . [ س َ م َ ] (اِخ ) از جمله ٔ توابع تنکابن مازندران است . رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 14 شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.