سبزوار
نویسه گردانی:
SBZWʼR
سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ ) بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار، از چهار دهستان بنام مرکزی سلطان آباد، رباط سرپوشیده ، کراب که دارای 85 آبادی بزرگ و کوچک است تشکیل شده است . مجموع نفوس آن در حدود 28750 تن است . حدود بخش از طرف شمال بکوه طبس و اندقان ، خاور شهرستان نیشابور، از جنوب به بخش ششتمد، از باختر به بخش داورزن می باشد. موقعیت بخش جلگه ، هوای آن معتدل است و محصول عمده ٔ آن غلات ، پنبه ، کنجد، زیره و انواع میوه جات است . شغل مردان زراعت و کسب . در شهر سبزوار صنایع دستی زنان انواع پارچه کرباس بافی است . راه شوسه ٔ تهران - مشهد از این بخش عبور کرده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ )شهرکیست خرد بر راه ری [ از خراسان ] و قصبه ٔ روستای بیداست . (حدود العالم ). نام شهری است مشهور از اقلیم چهارم ...
سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ ) شهر سبزوار، مرکز شهرستان که در 240 هزارگزی مشهد و 820 هزارگزی خاور تهران واقع است و دارای 28151 تن جمعیت است ....
سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار واقع در 24 هزارگزی شمال باختری خسروآباد و 12 هزارگزی باختر شوسه ٔ بیجا...
جامع سبزوار. [ م ِ ع ِ س َ زِ ] (اِخ ) مسجدی است در سبزوارکه گویند خواجه علی مؤید آخرین حکمران سربداریه که معاصر امیر تیمور بوده و به خدمت ...
بنیاد خیریه ای است که با موضوع معلولین ذهنی فعالیت می کند