گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سبزی دادن نویسه گردانی: SBZY DʼDN سبزی دادن . [ س َ دَ ] (مص مرکب ) برنگ سبز درآمدن . سبز شدن . || روییدن آغاز کردن . رستن گرفتن . حیات نباتی پدید آمدن : اگر تخت جویی هنر بایدت چو سبزی دهد شاخ ، بر بایدت .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود