گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سبلت سست کردن نویسه گردانی: SBLT SST KRDN سبلت سست کردن .[ س ِ ل َ س ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عجز و فروتنی کردن . (رشیدی ) (انجمن آرا) (مجموعه ٔ مترادفات ) : بجام مردمان سبلت مکن سست شراب لعل تو خونابه ٔ تست . میرخسرو (از انجمن آرا).|| ضعیف و ناتوان کردن و کم زور کردن . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود