اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سپیده کردن

نویسه گردانی: SPYDH KRDN
سپیده کردن . [ س َ / س ِ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سپیده بر روی مالیدن :
گفتم که سپیده کرده ای بهر کسی .

عمربن مسعود.


و رجوع به سپیده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.