گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ستاره فسای نویسه گردانی: STARH FSAY ستاره فسای . [ س ِ رَ / رِ ف َ ] (نف مرکب ) افسون کننده ٔ ستاره . تسخیر کننده ٔستاره . که ستاره ای را رام و مطیع سازد : بس دل که چرخ سای و ستاره فسای بودچرخش کمین گشاد و ستاره کمان کشید.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود