اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ستر

نویسه گردانی: STR
ستر. [ س َ ] (ع مص ) پوشیدن . (منتهی الارب ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ص 56) (تاج المصادر بیهقی ). پوشیدن چیزی را. (اقرب الموارد). || (اِ) پوشش :
بگفت اینقدر ستر و آسایش است
چو زین بگذری زیب و آرایش است .

سعدی .


|| (مص ) بازداشتن از سؤال . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صطر. [ ص َ / ص َ طَ ] (ع اِ) رسته ای از هر چیزی . || خط. || (مص ) نبشتن . (منتهی الارب ).
صطر. [ ص َ طَ ] (ع اِ) بزغاله ٔ یکساله . (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.