اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ستونه کردن

نویسه گردانی: STWNH KRDN
ستونه کردن . [س ِ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) موج زدن :
سبک زبانه زند ناگه و ستونه کند
ز تیغ و نیزه ٔ سلطان صفدر آتش و آب .

مسعودسعد.


|| حمله کردن :
عقابی که از بی پری شد زبون
ستونه کند لیک هم بر ستون .

خسرو (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.