سته . [ س َت ْ ت َ
/ ت ِ
/ س َ ت َ
/ ت ِ ] (اِ)انگور و به عربی عنب گویند. (برهان ) (جهانگیری ).
۞ مأخذ این لغت سه دانه انگور است که در میان انگور است . (آنندراج )
: گر چو سته دلش بیفشارند
قطره ای جود از آن برون نارند.
عسجدی (از آنندراج ).
|| میوه ای است که میان بر آن دارای مواد غذایی بسیار ولی درون بر آن نازک است و هسته ها در داخل آن پراکنده اند. (گیاه شناسی گل گلاب ص
187).
سته
۞ ساده ترین میوه های گوشتی ناشکوفا بشمار میرود و تمام قسمتهای مزوکارپ آن گوشتی گشته و در داخل آن دانه ها
۞ قرار گرفته اند. در این میوه ها لایه ٔ داخلی آنها سخت و استخوانی میگردد و قسمت خارجی دانه را میسازد. خرما، انگور، گوجه فرنگی و مرکبات جزو این میوه ها بشمار میروند. (از گیاه شناسی ثابتی ص
517). || هر چیز را نیز گفته اند که شب بر آن گذشته باشد و شب مانده شده باشد. (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). || سرکه که در مقابل دوشاب است . (برهان ).