گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سته نویسه گردانی: STH سته . [ س ِ ت ِه ْ ] (اِ) لجاجت و ستیزه کردن . (برهان ). لجاج و ستیزه . (جهانگیری ) : تو نرم شو چو گشت زمانه درشت هسته برو که سود ندارد سته . ناصرخسرو.|| (ص ) ضعیف و ناتوان . (برهان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی ثطة ثطة. [ ث َطْ طَ ] (ع ص ) مؤنث ثط: اِمراءة ثطّة الحاجبین ؛ زن که مو در ابروی او کم باشد. هم سطح هم سطح . [ هََ س َ ] (ص مرکب ) دو چیز که در یک سطح و دارای یک ارتفاع باشند. (از یادداشتهای مؤلف ). || در تداول ، کنایه از دو تن که رشد مع... قضاة ستة قضاة ستة. [ ق ُ ت ِ س ِت ْ ت َ/ ت ِ ] (اِخ ) در اصطلاح علمای عامه عبارت است از شش تن از اصحاب کبار رسول خدا صلی اﷲ علیه و سلم : علی ، عمر، ... واحد سطح واحد سطح . [ ح ِ دِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای اندازه گیری سطح اجسام به کار میرود. واحد سطح در دستگاه .S.T.M و .S.K.M... صحاح ستة صحاح ستة. [ ص ِ ح ِ س ِت ْ ت َ ] (اِخ ) رجوع به صحاح شود. سطح فعال این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. رأس ستة رأس ستة. [ رَءْ س ِ س ِ ت َ ] (اِخ ) دماغه ٔ کوچکی است در شمال دریای عمان و باختر شبه جزیره ٔ گواتر. سادس ستة سادس ستة. [ دِ س ُ س ِت ْ ت َ] (اِخ ) لقب ابن مسعود ابوعبدالرحمن عبداﷲبن مسعود صحابی است از این رو که او ششمین کس بود که دین مسلمانی پذیر... جمادی ستة جمادی ستة. [ ج ُ دا س ِت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) جمادی الثانیه . (منتهی الارب ). چه ماه ششم سال قمری است . اصحاب ستة اصحاب ستة. [ اَ ب ِ س ِت ْ ت َ ] (اِخ ) شش تن از صحابه بودند که عمر در بستر مرگ به آنان وصیت کرد خلیفه ٔ پس از وی را تعیین کنند. رجوع به ا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود