سته
نویسه گردانی:
STH
سته .[ س ِت ْ ت َ / ت ِ ] (از ع ، عدد، ص ، اِ) شش . (غیاث ).
- سته ٔ ضروریه ؛ و این سبب ها شش جنس است و هر شش ضرورات است و مردم بی آن نتوانند بودن ، و طبیبان آن را الاسباب الستة العامیه گویند و آن شش ، یکی هواست ، یکی چیزهای خوردنی و آشامیدنی و یکی خواب و بیداری و یکی حرکت و سکون و یکی استفراغ و احتقان و یکی اعراض نفسانی است . رجوع به اعراض نفسانی و ذخیره ٔ خوارزمشاهی شود.
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه
ثطة. [ ث َطْ طَ ] (ع ص ) مؤنث ثط: اِمراءة ثطّة الحاجبین ؛ زن که مو در ابروی او کم باشد.
هم سطح . [ هََ س َ ] (ص مرکب ) دو چیز که در یک سطح و دارای یک ارتفاع باشند. (از یادداشتهای مؤلف ). || در تداول ، کنایه از دو تن که رشد مع...
قضاة ستة. [ ق ُ ت ِ س ِت ْ ت َ/ ت ِ ] (اِخ ) در اصطلاح علمای عامه عبارت است از شش تن از اصحاب کبار رسول خدا صلی اﷲ علیه و سلم : علی ، عمر، ...
واحد سطح . [ ح ِ دِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای اندازه گیری سطح اجسام به کار میرود. واحد سطح در دستگاه .S.T.M و .S.K.M...
صحاح ستة. [ ص ِ ح ِ س ِت ْ ت َ ] (اِخ ) رجوع به صحاح شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
رأس ستة. [ رَءْ س ِ س ِ ت َ ] (اِخ ) دماغه ٔ کوچکی است در شمال دریای عمان و باختر شبه جزیره ٔ گواتر.
سادس ستة. [ دِ س ُ س ِت ْ ت َ] (اِخ ) لقب ابن مسعود ابوعبدالرحمن عبداﷲبن مسعود صحابی است از این رو که او ششمین کس بود که دین مسلمانی پذیر...
جمادی ستة. [ ج ُ دا س ِت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) جمادی الثانیه . (منتهی الارب ). چه ماه ششم سال قمری است .
اصحاب ستة. [ اَ ب ِ س ِت ْ ت َ ] (اِخ ) شش تن از صحابه بودند که عمر در بستر مرگ به آنان وصیت کرد خلیفه ٔ پس از وی را تعیین کنند. رجوع به ا...