اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سته گشتن

نویسه گردانی: STH GŠTN
سته گشتن . [ س ُ ت ُه ْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) ستوه شدن . عاجز شدن . درماندن :
چو از می گران شد سر باده خوار
سته گشت رامشگر و میگسار.

اسدی .


که شد مرگ از آن خوار بر چشم خویش
سته گشت و نفرید بر خشم خویش .

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.