گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سحرگهان نویسه گردانی: SḤRGHAN سحرگهان . [ س َ ح َگ َ ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) مخفف سحرگاهان : ز جور کوکب طالع سحرگهان چشمم چنان گریست که ناهید دید و مه دانست . حافظ.رجوع به سحرگاه و سحرگه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی چراغ سحرگهان چراغ سحرگهان . [ چ َ / چ ِ غ ِ س َ ح َ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است . (حاشیه ٔ دیوان حافظ چ قزوینی ). چراغ سحر. چراغ سحری... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود