اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سخت باز

نویسه گردانی: SḴT BAZ
سخت باز. [ س َ ] (نف مرکب ) کسی که در قماربازی دستی تمام داشته باشد. (آنندراج ) :
شد دچارم سخت بازی در قمار دلبری
هر دو عالم را به او در داو اول باختم .

محسن تأثیر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.