گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سخت جفا نویسه گردانی: SḴT JFA سخت جفا. [ س َج َ ] (ص مرکب ) جفاکار. جفاپیشه . بی وفا : دلبر سست مهر سخت جفاصاحب دوست روی دشمن خوی . سعدی .ای سخت جفای سست پیمان رفتی و چنین برفت تقدیر.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود