سخت دل . [ س َ دِ ](ص مرکب ) کنایه از بی مهر و سنگدل . (آنندراج ). ظالم .(مجموعه ٔ مترادفات ص
241). غلیظ القلب
: دلیری سیه نامه ای سخت دل
ز ناپاکی ابلیس از وی خجل .
سعدی .
ای سخت دلان سست پیوند
این شرط وفا بود که بی دوست ...
سعدی .
ای سخت دل تا به این اطفال هیچ رحم نکنی . (تاریخ قم ص
250).