گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سختی کشیدن نویسه گردانی: SḴTY KŠYDN سختی کشیدن . [ س َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) ناراحتی دیدن . رنج بردن : چندانکه جیش و لشکر سختی نکشند.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود