سخن خوار. [ س ُ خ َ خوا
/ خا ] (نف مرکب ) گستاخ و بی ادب
: خوار است خور شهریت از تن سوی مهمان
شهریت علفخوار است مهمانْت سخن خوار.
ناصرخسرو.
این خوب سخن بخیره از حجت
همواره مده بهر سخن خواری .
ناصرخسرو (دیوان چ کتابخانه ٔ تهران ص
470).
رجوع به سخن خواره شود.