سخن روا
نویسه گردانی:
SḴN RWʼ
سخن روا. [ س ُ خ َ رَ ] (ص مرکب ) نافذالکلمه . که سخن او را بشنوند. مهتر و رئیس : مردی بود از جهودان بنی النضیر و مهتر و سخن روا بود و بر آن حصار بنی النضیر حکم داشتی . (ترجمه ٔ تاریخ طبری بلعمی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.