سخن شنو. [ س ُ خ َ ش ِ ن َ
/ نُو ] (نف مرکب ) آنکه بفور تمام استماع سخن نماید. (آنندراج )
: من ضامن وی [ اریارق ] بودمی [خواجه احمد حسن ] اما این خداوند بس سخن شنو آمد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص
229).
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
گوش سخن شنو کجا دیده ٔ اعتبار کو.
حافظ.