گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سرا نویسه گردانی: SRʼ سرا. [ س َ ] (نف مرخم ) سرای . سراینده : نشاندند مطرب بهر برزنی اغانی سرایی و بربطزنی . نظامی .ستایش سرایان نه یار تواَندنکوهش کنان دوستدار تواَند. سعدی .رجوع به سرای شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی کرچنک سرا کرچنک سرا. [ ک َ چ َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان . کوهستانی ، سردسیر و معتدل است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ... کلاگر سرا [ کِ ، گِ ، سَ ]؛ به طبری «کِلاگِر سِره» می باشد و نام روستایی از توابع شهرستان فریدونکنار در استان مازندران می باشد. نام کلاگر سرا برگرفته از طایفه ک... ویران سرا ویران سرا. {سَ}. (ا. مر.). خانه خوبذ، هتل////////////////////////////////////////////////////////////////////// . شگفتی سرا گنجینه - موزه گرمابه سرا گرمابه سرا. [ گ َ ب َ س َ ] (اِخ ) از جمله ٔ دهات استراباد که در چهارفرسخی شرقی استراباد است . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 17... بوستان سرا بوستان سرا. [ س َ ] (اِ مرکب ) بوستان . باغ . باغی که در صحن خانه سازند : درخورد بوستانسرای ترازهره و مشتری تماشایی .سیدحسن غزنوی (دیوان چ ... بهشتی سرا بهشتی سرا. [ ب ِ هَِ س َ ] (اِ مرکب ) خانه ای چون بهشت : نهانی در آن قصر زیبنده دیدبهشتی سرایی فریبنده دید.نظامی . افسانه سرا افسانه سرا. [ اَ ن َ / ن ِ س َ ] (نف مرکب ) افسانه گو. قصه گو. داستان سرا. سراینده ٔ افسانه . رجوع به افسانه ساز شود. ایرمان سرا ایرمان سرا. [ س َ ] (اِ مرکب ) ایرمان سرای . خانه و سرای عاریتی . (برهان ). خانه ٔ کرایه ای و عاریتی . (ناظم الاطباء). ایرمان سرای مهمان سرای مستع... پوستین سرا پوستین سرا. [ س َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش صومعه سرای شهرستان فومن ، واقع در هفتهزارگزی شمال باختری صومعه سرا. کنار راه شوسه ٔ صومع... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۷ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود