سرا
نویسه گردانی:
SRʼ
سرا. [ س َ ] (اِخ ) قریه ای است در نهاوند. (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
بیماری صَرع یا اپیلپسی(به انگلیسی: epilepsy) در نورولوژی به حالتی گفته میشود که شخص٬ بدون عامل برانگیزاننده خاصی مثل افت قند خون، تب، کمبود کلسیم و ...
صرع زده . [ ص َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مصروع . غشی . کسی که مبتلی بصرع و دارای بیماری صرع بود. (ناظم الاطباء). قطرب . (منتهی الارب ).
صرع ستارگان . [ ص َ ع ِ س ِ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از لرزش و چشمک زدن ستارگان باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). لرزش و چشمک س...