اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سراء

نویسه گردانی: SRʼʼ
سراء. [ س َ ] (ع مص ) (از «س رو») جوانمرد گردیدن و سخی شدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مهتر گردیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
میله سرا.[ ل َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش ، واقع در 2هزارگزی شمال بازار ماسال با 280 تن سکنه . آب...
نازک سرا. [ زُ س َ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش آستانه ٔ شهرستان لاهیجان در 7هزارگزی شمال آستانه و 7هزارگزی شمال جاده ٔ شوسه ٔ آستا...
نزهت سرا. [ ن ُ هََ س َ ] (اِ مرکب ) نزهت ستان . جای انبساط و خوشی و سرور خاطر : از وحشت آباد عالم فانی به نزهت سرای جاودانی انتقال نمود. (از...
نعمت سرا. [ ن ِ م َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیارستاق بخش رودسر شهرستان لاهیجان ، در 14هزارگزی جنوب شرقی رودسر و 6هزارگزی جنوب راه ر...
نغمه سرا. [ ن َ م َ / م ِ س َ ] (نف مرکب ) آوازخوان . خواننده : من که سراینده ٔ این نوگلم باغ ترا نغمه سرا بلبلم . نظامی .تو نیز باده به چنگ ...
نوحه سرا. [ ن َ / نُو ح َ / ح ِ س َ ] (نف مرکب ) نوحه سرای . رجوع به نوحه سرای شود.
خلوت سرا /xalvatsarā/ معنی = خلوت‌خانه فرهنگ فارسی عمید
ویشه سرا. [ ش ِ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان مرکزی بخش صومعه سرا از شهرستان رشت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
کودک سرا. [ دَ س َ ] (اِ مرکب) کودک/نوزاد/ طفل خانه. سرای خاص کودکان. اطاق یا سرا و بخش نگهداری از کودکان، اطفال، نوزدان/شیرخوارگان. مهد کودک. Nursery...
ویران سرا. {سَ}. (ا. مر.). خانه خوبذ، هتل////////////////////////////////////////////////////////////////////// .
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۷ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.