اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر برافشاندن

نویسه گردانی: SR BRʼFŠANDN
سر برافشاندن . [ س َ ب َ اَ دَ ] (مص مرکب )روی برتافتن . اعراض کردن . اطاعت نکردن :
همه حدیث شما تیغ بود و گردن ما
نه گردنیم که ازحکم سر برافشاندیم .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.