اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرپا خوردن

نویسه گردانی: SRPA ḴWRDN
سرپا خوردن . [ س َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) تحقیر شدن . توسری خوردن :
آری آری از گلیم خود چو پابیرون نهد
کفش تیماچی خورد سرپا ز کفش ساغری .

ملا فوقی یزدی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.