اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرتیز کردن

نویسه گردانی: SRTYZ KRDN
سرتیز کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ساختن . بهم بافتن . سرهم کردن :
پریرخ زآن بتان پرهیز میکرد
دروغی چند را سرتیز میکرد.

نظامی .


|| فروبردن . داخل کردن :
سنان بر سینه ها سرتیز کرده
جهان را روز رستاخیز کرده .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.