اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرخوش بودن

نویسه گردانی: SRḴWŠ BWDN
سرخوش بودن . [ س َ خوَش ْ / خُش ْ دَ ] (مص مرکب ) سرمست و خوشحال بودن :
یکی را که سرخوش بود با یکی
نیازارد از وی بهر اندکی .

سعدی .


صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.